پیش از این درباره شناخت مساله، آشنایی با فرآیند تصمیم‌گیری صحبت کردیم و گفتیم برای پیدا کردن راه حل خلاق چه طور عمل کنیم.
گاهی اوقات می‌خواهیم در ارائه خدمات یا روند تولید محصولات خود تغییری ایجاد کنیم و یا آن را بهبود بخشیم، اما پیدا کردن ایده جدید و مناسب برای آن کار دشواری است. اینجاست که تکنیک‌های خلاقیت و طوفان فکری، اهمیت و کاربرد خود را به ما نشان می‌دهند. تکنیک اسکمپر (SCAMPER) یکی از همین تکنیک‌هاست. هدف از این تکنیک این است که با ترغیب کردن شما به جستجوی راهی برای بهبود محصول یا خدمات فعلی، مسیر تفکرتان را به جایی برساند که ایده‌ای برای یکی از محصولات یا خدمات جدید پیدا کنید.
در این مقاله، خواهیم گفت که تکنیک اسکمپر (SCAMPER) چیست و چه فوایدی دارد؟
این تکنیک، روشی ساخت یافته برای نگاه به مسأله از زوایای مختلف است. اجزای این تکنیک عبارتند از:
- Substitute (جایگزینی)
- Combine (ترکیب)
- Adapt (متناسب کردن)
- Magnify (بزرگ نمایی)
- Put to other uses (به کارگیری در کاربرد دیگر)
- Eliminate (حذف)
- Reverse (معکوس کردن)
Substitute (جایگزینی)
به‌طورکلی، سؤالی که باید در اینجا مطرح شود این است: چه چیزی را می‌توانم جایگزین محصول، مشکل یا فرآیند خود کنم؟ شما باید در مورد جایگزین کردن قسمت (های) محصول یا فرآیند خود فکر کنید.
” چه چیزی را می‌توان به جای چیز دیگر به کار برد؟ “
مثال:
- نفت، کاغذ، آب، هوا به جای بنزین
- شکر مصنوعی، به جای شکر طبیعی
- قطعه تولید داخل، به جای قطعه خارجی
Combine (ترکیب)
ترکیب کردن در تکنیک اسکمپر به معنی ترکیب دو محصول، خدمات، اهداف و … برای رسیدن به یک رویکرد جدید است.
” چه چیزی را با چه چیزی می‌توان‌‌‌ترکیب کرد؟ “
مثال:
- ترکیب دو نوع عدسی و ساخت عینک‌های دو تکه
- تولید دستمال کاغذی معطر (ترکیب دستمال کاغذی و عطر)
- تولید موبایل دوربین دار
- ارتباط سیستم پیشنهادها با سیستم پرسنلی
Adapt (متناسب کردن)
” آیا می‌توان چیزی را برای راحتی، زیبایی و کاربرد بهتر، متناسب‌‌‌تر کرد؟ ”
مثال:
- خوردن نوشابه با نی و خمیده کردن نی
- گذاشتن زیپ روی لباس به جای دکمه
- ایجاد خدمات الکترونیک به جای دستی
Magnify (بزرگ نمایی)
” آیا می‌توان تغییری در چیزی ایجاد کرد و آن را بزرگ‌‌‌تر نمود؟ ”
مثال:
- ساختن کفش‌های بسیار بزرگ برای تبلیغ
- ایجاد فروشگاه‌های زنجیره ای به جای یک فروشگاه
Put to other uses (به کارگیری در کاربرد دیگر)
” چه استفاده دیگری از چیزی می‌توانیم بکنیم؟”
مثال:
- استفاده مجدد از ضایعات تولید
- استفاده از گلدان، به جای زیرپایی
- استفاده از قوطی کنسرو، به جای جا مدادی رو میزی
Eliminate (حذف کردن)
” چه چیزی را می‌توان از چیزی حذف کرد؟”
مثال:
- کوتاه کردن فرآیندهای اداری
- کم کردن وزن موتور
- حذف سیم از هنذز فری موبایل
Reversing (معکوس کردن)
” اگر چیزی را معکوس کنیم یا‌‌‌ترتیب آن را تغییر دهیم چه می‌شود؟ “
مثال:
- جنس فروخته شده، پس گرفته می‌شود.
- مراجعه پزشک به بیمار
- طراحی اتومبیل با موتور در پشت
- تغییر ساعت استراحت در شرکت
- تغییر آرایش محیط کار برای افزایش کارایی
- تغییر ساعت کار سازمان‌ها جهت کنترل ترافیک
