در مقاله قبل از هوش هیجانی به معرفی آن پرداختیم. در این مقاله از آرنگنامه به معرفی معیارهای هوش هیجانی، مقایسه آن با بهره هوشی، ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا و پایین، مرزبندیهای هوش هیجانی و نیز تکنیکهای مدیریت هوش هیجانی میپردازیم.
معیارهای اندازهگیری هوش هیجانی
جهت سنجش هوش هیجانی، معیارهای زیر وجود دارند:
دریافت احساس
- درک احساس از روی صورت افراد
- درک احساس از روی مناظر و طراحیها
استفاده از احساس
- مقایسه دریافتهای عاطفی با دریافتهای جسمی (حسهای پنچ گانه)
- درک عواطفی که از تفکر آدمیحمایت میکنند
فهمیدن احساس
- دانستن این که در چه شرایطی، عواطف انسانی جای یکدیگر را میگیرند و احساس یک نفر تغییر میکند.
- درک احساس در شرایط پیچیده
مدیریت احساس
- توانایی اتخاذ تدابیر لازم برای تغییر احساس خود
- توانایی اتخاذ تدابیر لازم برای تغییر احساس دیگران جهت دستیابی به هدف مشخص

هوش هیجانی و صفات شخصیتی
ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا
- درک احساس خود
- افزایش همدلی
- برونگرایی
- انعطافپذیری
- موفقیت در روابط عاطفی و شغلی
- توانایی هماهنگ نمودن احساسهای مختلف


ویژگی افراد با هوش هیجانی پایین
- عدم درک احساس خود
- کاهش همدلی
- افسردگی و استرس
- تنزل پیشرفت تحصیلی
- مصرف الکل و مواد مخدر
- انحراف جنسی
مقایسه بهره هوشی( IQ ) و هوش هیجانی( EQ )
دانشمندان پس از مطالعه درباره این دو واژه، بطور خلاصه به نتیجههای ذیل دست یافتند:
- هوش هیجانی ، تا اندازه زیادی با آموزش سر و کار دارد و اکتسابی است؛ بدین معنی که به راحتی قابل یادگیری، تکامل، بهبود و اصلاح میباشد.
- در صورتی که بهره هوشی ، تحت تأثیر عوامل ژنتیک است،
- ضریب هوش هیجانی، ثابت نیست و در طول زندگی قابل افزایش است؛
- اما ضریب بهره هوشی در حدود ۱۵ سالگی تثبیت میشود و قابل افزایش نیست و تنها میتواند به اندازه ۱۰ تا ۲۰ درصد در موفقیتها نقش داشته باشد.
تحقیقها نشان دادهاند، تنها ۴ تا ۲۴ درصد از موفقیت افراد به IQ یا بهره هوشی بستگی دارد و یکی از عوامل موثر در موفقیت، به هوش هیجانی وابسته است.

مرزبندیهای هوش هیجانی
موارد زیر، پنج حیطه اصلی هوش هیجانی را نشان میدهد:
۱- شناختن هیجانها
داشتن خودآگاهی، و این که بتوانید در مواقعی که رویداد خاصی برای شما رخ میدهد، احساستان نسبت به آن را تشخیص دهید.
ود آگاهی، سنگ بنای هوش هیجانی است. ناتوانی در تشخیص احساسهای واقعی، ما را به سردرگمیدچار میکند. افرادی که نسبت به احساس خود اطمینان بیش تری دارند، بهتر میتوانند زندگی خویش را هدایت کنند.
۲- مدیریت کردن هیجانها
باید بتوانید هیجانهای خود را به طرز مناسبی مدیریت کنید.
اگر بخاطر ناکامیدر به دست آوردن چیزی ناراحت شوید، طبیعی است ؛ اما اگر بخاطر آن از کوره در بروید، یعنی نتوانستهاید آن را مدیریت کنید.
قدرت تنظیم احساس خود، توانایی و مهارت عاطفی است که شامل ظرفیت شخص برای تسکین دادن خود، دور کردن اضطرابها و افسردگیها است.
۳- مدیریت کردن خود
گاهی برای تسلط بر نفس خود و خلاقیت، لازم است سکان رهبری هیجانها را در دست بگیرید تا بتوانید به هدف خود دست یابید. افراد دارای این مهارت، در هر کاری که بر عهده میگیرند بسیار مولد و اثر بخش خواهند بود.
۴- شناختن هیجانها در دیگران
بخش عمدهای از هنر برقراری ارتباط، مهارت کنترل عواطف در دیگران است. کسی که در این مهارت برتری دارد، در تمام حوزههای زندگیاش خوب عمل میکند.
شناختن هیجانهای دیگران، همراه و هماهنگ بودن با آنها در غمها و شادیها، فرد را در مقابل دیگران، قابل اعتماد خواهد کرد.
۵- مدیریت کردن روابط
اگر بتوانید در هنگام بروز تنش آرامش خود را حفظ کنید، همدلی نشان دهید و موقعیت را آرام نمایید، در ارتباط موفق خواهید بود.
افرادی که از همدلی بیش تری برخوردار باشند، به نیازها یا خواستههای دیگران توجه بیش تری نشان میدهند. این توانایی، آنان را در حرفههایی مانند تدریس، فروش و مدیریت، موفق تر میسازد.
تکنیکهای مدیریت هیجانها
تکنیکهای مدیریت بر هیجانها عبارتند از :
تکنیک ایست
هنگامیکه طوفان هیجانهای خشم، انزجار، تنفر و شادی تمام وجود ما را فرا میگیرد تا در تصمیم گیری ما نقش اساسی ایفا کند، میتوانیم برای لحظهای علامت ایست یا توقف را در ذهن مجسم کنیم. این توقف میتواند امکان نگاه کردن به خود، به هیجان و به عواقب هیجان مورد نظر باشد. این بازنگری آگاهانه، میتواند ما را از گزندهای هیجانی و آثار مسموم آن در عمل، آگاه کند.
تکنیک تمرین آرام سازی خود
در لحظههای هیجانی نظیر عصبانیت، استرس و سردرگمی، حالت منفی در فرد ایجاد میشود. انجام تمرین آرام سازی موجب میشود که بتوانیم آگاهانه ،گرفتگی ذهنی و روحی را به آرامش و انبساط تبدیل کنیم.
تکنیک تصویر سازی
بیتردید کلیدهای بزرگی، مانند: ایمان، امید و دعا باعث حذف تصویرهای تاریک ، و خلق تصویرهای باز و فراخ میشوند.
تصویرسازی آگاهانه و مستمر، موجب آسان سازی خلاقیت میشود.
انسان نا امید، تصویری جز یک مانع بزرگ نمیبیند. در مقابل انسان امیدوار ، میتواند با توکل به خدا بر فراز موانع پرواز کند.
تکنیک فرایند انگیزشی
افرادی که در ایجاد انگیزشها تصویرهای مثبت دارند، دارای هوش هیجانی بالا هستند. این گونه انسانها پیش از رسیدن به قله کوه، خود را بالای کوه احساس میکنند.
انسانهای امیدوار، خلاقیت بیش تری دارند و در نتیجه کم تر دچار نوسانها میشوند.
تکنیک متوقف کردن تغذیه افکار منفی
با متوقف کردن غذا دادن به افکار منفی و مخرب خود، میتوانیم امید و نشاط را جایگزین آنها کرده، درنهایت به نوعی آگاهانه بر هیجانها مدیریت کنیم.